اللهم منزل الکتاب،سریع الحساب،إهزم الأحزاب،اللهم إهزمهم وزلزلهم/ترجمه/پروردگارا ای فرود آورنده کتاب و ای حساب گیرنده با سرعت،دشمنان را شکست بده و متزلزل بگردان

جزاک الله خیرأ/ترجمه/خداوند به شما جزای خیر عطا فرماید

از ابن عباس روایت شده که:داود زره ساز،آدم کشاورز،نوح نجار،ادریس خیاط و موسی چوپان بوده است.

خواجه ی سنت کنور مطلق است¤¤¤بل خداوند دو نور بر حق است¤¤¤آنکه غرق بحر عرفان آمده است¤¤¤صدر دین عثمان عفان آمده است¤¤¤رفعتی کان رایق ایمان گرفت¤¤¤از امیرالمومنین عثمان گرفت...شاعر:عطار نیشابوری

مسلم اول شه مردان علی¤¤¤عشق را سرمایه ی ایمان علی¤¤¤از ولای دودمانش زنده ام¤¤¤درحیاتم مثل گهر تابنده ام...شاعر:إقبال لاهوری

ای تو را فطرت ضمیر پاک داد¤¤¤از غم دین سینه ی سجاد داد¤¤¤تازه کن آیین صدیق و عمر¤¤¤چون صبا بر لاله ی صحرا گذر...إقبال لاهوری(رحمه الله)

سپهر دین عمر خورشید خطاب¤¤¤چراغ هشت جنت شمع اصحاب¤¤¤رسولش گفت گر بودی دگر کس¤¤¤نبی جز من نبودی جز عمر کس...شاعر:عطار نیشابوری(رحمه الله)

¤¤¤خورشید بعد از رسولان مه¤¤¤نتابید برکس زبوبکر به¤¤¤عمر کرد اسلام را آشکار¤¤¤بیاراست گیتی چو باغ بهار¤¤¤

۱.رضایت مردم پایه ای است که انسان بدان نخواهد رسید،پس هوشیار باش تا خود را برای دیگران نبازید۲.دانشی که ثمره و سودی ندهد،دانش نیست۳.دانشمند آن است که زیرک و هوشیار و در عین حال راز دار و پوشاننده ی عیوب دیگران باشد۴.برای هر کس،به هر اندازه بیشتر از مقام و قدری که داراست،احترام گذاشتم،به همان اندازه از قدر و منزلتم فرو کاست۵.اگر خرد و فهم شما گفته مرا حق ندانست و آن را نستود،شما هم آن را قبول نداشته باشید،زیرا خرد و عقل انسان مجبور به قبول حق است۶.قبول سخن سخن چین از سخن چینی ضررش بدتر است۷.بهترین ذخیره(ی آخرت)تقوا،و بدترین آن جور و ستم است۸.نزد هیچکس آن قدر منشین که از وقارت فرو کاهد۹.بخشش و بخشندگی،عیوب هر دو دنیا را می پوشاند،به شرط آن که شما هم با لکه ننگ آن را نپوشانی۱۰.شانزده سال است که از غذا سیر نخورده ام،زیرا سیری خواب آور بوده و بدن را سنگین و دل را سیاه می سازد.و بشر را از خدا جوئی و فهم و دانش باز می دارد۱۱.سخت ترین کار ها سه کار است:بخشش با وجود فقر و بی بضاعتی،پرهیزگاری و ورع در حال خلوت و تنهایی و گفتن سخن حق در حضور کسی که جای امید به مقام و جای ترس از مرگ و غذاب است۱۲.عالمی که نفسش را ذلیل و رام نکند،علم و دانشش ثمره ای نمی دهد۱۳.ترک عبادتی(که تا حال انجام داده ای)گناهی است جدید۱۴.با مردم گرانمایه هم نشینی کن تا با کرامت و بزرگواری زندگی کنی و با افراد فرومایه هم نشینی نکن که تو را به رذالت و پستی نسبت میدهند۱۵.در صورت توان با پرهیزگاران و گرنه با جوان مردان نزدیکی و نیکی کن۱۶.نه به راست نه به دروغ به خدا،سوگند یاد نکرده ام۱۷.غرور از شرک فروتر و از همه گناهان برتر است۱۸.علم و دانش،مروت کسی است که فاقد پیرایه ی مروت است۱۹.طلب علم،بزرگتر از عبادت و نماز مستحب است۲۰.ای برادر!خورشید دانش خود را به ابر تیره ی گناهان مپوشان،مبادا در تاریکی بمانی روزی که(در صحرای محشر)،اهل علم در پرتو دانش خود راه میروند.

((أعوذبالله من الشیطان الرجیم و اتفل علی یسارک))(ثلاثأ)/ترجمه/من به الله از شیطان رانده شده پناه می برم.وسه بار به سمت چپ تف کند{منظور از تف،فوت کردنی است که همراه با کمی از آب دهان باشد}.

 

1- آن ‌ها ‌اهل آتش هستند. پیامبر (صلى الله عليه وسلم) می‌ فرماید: « صِنْفَانِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ لَمْ أَرَهُمَا... وَنِسَاءٌ كَاسِيَاتٌ عَارِيَاتٌ مُمِيلَاتٌ مَائِلاَتٌ رُءُوسُهُنَّ كَأَسْنِمَةِ الْبُخْتِ الْمَائِلَةِ لاَ يَدْخُلْنَ الْجَنَّةَ وَلاَ يَجِدْنَ رِيحَهَا وَإِنَّ رِيحَهَا لَيُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ كَذَا وَكَذَا». (مسلم).

معنی: دو گروه از اهل دوزخ می ‌باشند که نظیر آنها را مشاهده نکرده ‌ام... دسته دوم زنانی هستند که ظاهراً لباس پوشیده‌ اند اما در حقیقت لخت و عریانند، دور از راه حق، و موهای سرشان را چنان در یک جا جمع می‌کنند که به کوهان کج شترها می‌ ماند این نوع زنان داخل بهشت نمی‌ شوند حال آنکه بوی بهشت از مسيرهای چنين و چنان (کنايه از بعد مسافت) به مشام می رسد».

پیامبراکرم(ص)فرموده اند: ((والله إنی لأستغفر الله وأتوب إلیه فی الیوم أکثر من سبعین مره)).(قسم به خدا،من در روز بیشتر از هفتاد مرتبه از خدا طلب مغفرت می کنم و به سوی او توبه می کنم). ونیز پیامبراکرم(ص)فرموده اند: ((یا أیها الناس توبوا إلی الله فإنی أتوب فی الیوم مئه مره)).(ای مردم!به سوی الله توبه کنید که من در روز صد مرتبه در نزدش توبه می کنم). ونیز سیدالأنبیاء فرموده اند: ((من قال أستغفرالله العظیم الذی لا إله إلا هو الحی القیوم و أتوب الیه،غفرالله له و إن کان فر من الزحف)).(هر کس بگوید:من طلب آمرزش می طلبم از الله که بجز او دیگر معبودی نیست و او زنده و نگهدارنده است.تمام گناهان او بخشوده می شود گرچه از میدان جهاد فرار کرده باشد). و نیز رسول اکرم(ص)فرموده اند: ((أقرب ما یکون الرب من العبد فی جوف اللیل الآخر فإن استطعت أن تکون ممن یذکر الله فی تلک الساعه فکن)).(بهترین موقعی که پروردگار به بنده نزدیکتر است در نیمه آخر شب است،اگر توانستی در آن لحظه،الله را به یاد آوری و ذکر کنی،حتمأ انجام بده). و نیز خاتم الانبیاء(ص)فرموده اند: ((أقرب مایکون العبد من ربه و هو ساجد فأکثروا الدعاء)).(نزدیکترین حالت که بنده به پروردگارش نزدیک تر است در حالتی است که در سجده قرار دارد پس[در آن حالت]بسیار دعا کنید). وپیامبر عظیم الشأن(ص)می فرماید: ((إنه لیغان علی قلبی وإنی لأستغفرالله فی الیوم مئه مره)). ‏(فرموشی دلم را فرا می گیرد لذا در روز من از الله صد مرتبه طلب آمرزش می طلبم).

تماثیل:جمع تمثال است و آن مجسمه ای در شکل انسان یا حیوان یا سایر ذوات ارواح است،و نصب در اصل نشانه و سنگهایی است در شکل فرمانده و شخص مورد احترامی که مشرکین برای زنده کردن یاد آنها حیوانات خود را ذبح می کردند. به تحقیق پیامبر اسلام(ص)از تصویر ذوات الأرواح نهی کرده است.مخصوصا تصویر انسانهای صاحب منصب و مقام،مانند:علماء،فرمانروایان،زهاد،فرماندهان لشکر و رؤساء،فرق نمی کند این تصویر از طریق رسم عکس بر روی پارچه یا ورقه یا دیوار یا لباس باشد یا از طریق گرفتن به وسیله وسایل نوری معروف در این زمان یا از طریق تراشیدن،درست کردن مجسمه،درشکل بت. پیامبر(ص)از آویزان کردن تصاویر بر دیوار و مانند آنها نهی کرده است و نهی کرده است از قرار دادن مجسمه ها و نصب های یادبود چون این کار مقدمات رسیدن به شرک است،و اولین شرکی که روی زمین به وجود آمد به سبب تصویر و قرار دادن مجسمه ها بود.در میان قوم نوح(ع)مردان صالحی بودند همینکه مردند قوم و قبیله شان برایشان،اندوه گین و عزادار شدند،شیطان به آنان الهام کرد که در محلهای اقامتشان یادبود هایی قرار دهند و آنانرا به اسم این صالحان نامگذاری کنند،این کار را کردند،ابتدا عبادت نشدند تا وقتی که این قوم نابود شدند و علم به فراموشی سپرده شد و سرانجام مورد عبادت قرار گرفتند.همینکه خداوند نوح(ع)را مبعوث کرد،از شرکی که به سبب این تصاویر نصب شده حاصل شده بود نهی کرد ولی قومش از دعوت او سرپیچی کردند و اصرار بر عبادت تصاویر و مجسمه های نصب شده کردند که به بت تبدیل شده بودند،خداوند می فرماید:{وقالوالا تذرن آلهتکم و لا تذرن ودأ و لا سوعا ولا یغوث و یعوق و نسرا}(نوح/۲۳)و گفتند از معبود هایتان دست برندارید و از ود و سواع و یغوث و یعوق و نسر دست برندارید. واین اسماء،اسماء مردان صالحی بودند که این مجسمه ها به شکل و هیئت آنها در آمده بود تا جهت بزرگداشت آنها یاد آنانرا زنده کنند.‏ پس دقت کن به عواقبی مانند شرک به خدا و دشمنی رسول او که به سبب نصب این یادبود ها روی داد و آنچه که سبب هلاک و نابودیشان به وسیله طوفان و بغض خدا و خلق نسبت به آنان شد که همگی دلالت بر خطر تصاویر و نصب مجسمه ها می کنند به همین دلیل است که پیامبر(ص)تصویرگران را لعنت کرده است،و فرموده که آنان کسانی هستند که شدیدترین عذاب را در روز قیامت دارند،و امر کرده تا تصاویر نابود شوند و فرموده که ملائکه وارد خانه ای نمی شوند که در آن خانه تصویر باشد.همه این وعده ها بخاطر مفاسد و خطرات زیادی است که متوجه عقیده امت می شود،پس به تحقیق اولین شرکی که در زمین بوجود آمد به سبب آویزان کردن مجسمه ها بودن،فرقی نمی کند این عکسها و مجسمه ها در مجالس یا در میادین یا در پارکها نصب شوند،چون شرعأ حرام هستند و وسیله ای برای رسیدن به شرک و فساد عقیده است. در حالی که کافران این عصر و زمان این عمل را انجام می دهند چون عقیده ای ندارند که آنانرا از این اعمال منع کند و بر مسلمین حرام است که خود را به آنان تشبیه کنند و در این عمل با آنان مشارکت کنند تا عقیده آنان که منبع قوت و سعادتشان است محفوظ بماند.

اللهم إنی أعوذبک أن أشرک بک وأنا أعلم،وأستغفرک لما لاأعلم/بار الها من به تو پناه می آورم از اینکه برای تو شریکی قرار دهم درحالیکه آگاهم و از تو طلب مغفرت و آمرزش می طلبم در مورد آنچه که نمی دانم.

رسول الله(ص)می فرماید: ((من قال:سبحان الله و بحمده فی یوم مئه مره حطت خطایاه ولو کانت مثل زبد البحر/ترجمه/هرکس در روز صد مرتبه بگوید:پاک و منزه است الله و حمد و ستایش از آن اوست،گناهانش از بین می روند هر چند به اندازه کف دریا باشند.)) و نیز فرموده اند: ((من قال لا إله إلا الله وحده لا شریک له،له الملک و له الحمد و هو علی کل شیء قدیر عشر مرار.کان کمن أعتق أربعه أنفس من ولد اسماعیل/ترجمه/هرکس ده مرتبه بگوید:هیچ معبودی به جز الله وجود ندارد،یکتاست و شریکی ندارد،و پادشاهی و ستایش از آن اوست و او بر هر چیزی تواناست.این عمل او مانند این است که چهار برده از فرزندان نسل حضرت اسماعیل(ع)را آزاد کرده باشد.)) و نیز فرموده اند: ((کلمتان خفیفتان علی اللسان،ثقیلتان فی المیزان حبیبتان إلی الرحمن:سبحان الله و بحمده سبحان الله العظیم/ترجمه/دو کلمه هستند که بر زبان سبک و راحت،و در ترازوی اعمال سنگین و در نزد خدای رحمان محبوب هستند و آنها:الله پاک و منزه است و حمد برای اوست،خداوند عظیم پاک و منزه است.)) و نیز فرموده اند: ((لأن أقول سبحان الله،و الحمد لله،لا إله إلا الله،و الله أکبر،أحب إلی مما طلعت علیه الشمس/ترجمه/اگر من بگویم:الله پاک و منزه است،و ستایش برای الله است،و هیچ معبودی بجز الله وجود ندارد و الله بزرگترین است،در نزد من بر هر آنچه که خورشید بر آن طلوع می کند،دوست داشتنی تر است.)) رسول الله(ص)فرموده اند: ((أیعجز أحدکم أن یکسب کل یوم ألف حسنه))فساله سائل من جلسائه کیف یکسب أحدنا ألف حسنه؟قال((یسبح مئه تسبیحه،فیکتب له ألف حسنه أو یحط عنه ألف خطیئه/ترجمه/(آیا یکی از شما عاجز است که هر روز هزار حسنه کسب نماید؟)شخصی که در جلسه قرار داشت پرسید:چگونه یکی از ما هزار حسنه کسب کند؟فرمود: (هرکس صد مرتبه سبحان الله بگوید،برای او هزار حسنه نوشته می شود یا هزار گناه از او پاک می شود.) ((من قال:سبحان الله العظیم و بحمده غرست له نخله فی الجنه/هرکس بگوید:سبحان الله العظیم و بحمده برای او درخت نخلی در بهشت کاشته می شود.)) رسول الله(ص)فرموده اند: ((یا عبدالله بن قیس ألا أدلک علی کنز من کنوز الجنه؟))فقلت:بلی یا رسول الله،قال: ((قل لا حول و لا قوه إلا بالله))/ترجمه/(ای عبدالله بن قیس آیا من تو را به گنجی از گنجینه های بهشت راهنمایی کنم؟)گفتم:بلی یا رسول الله!فرمود: (بگو لا حول و لا قوه الا بالله). (نیست توانائی((جهت دوری از گناه))و نیست قدرتی ((برای پایداری بر طاعت خدا))مگر با کمک خدا). رسول خدا فرمودند: ((أحب الکلام إلی الله أربع:سبحان الله،والحمد لله،و لا إله الا الله،و الله اکبر،لا یضرک بایهن بدات/(بهترین کلام در نزد الله چهار تا هستند:سبحان الله و الحمدلله و لاحول و لا قوه إلا بالله و الله أکبر،هیچ اشکال ندارد از هر کدام که دوست داری شروع کن.)) بادیه نشینی به نزد رسول الله(ص)آمد و گفت:به من کلامی بیاموز تا من آنرا بگویم،پیامبر(ص)فرمود: ((قل:لا إله إلا الله وحده لا شریک له،الله أکبر کبیرا،و الحمد لله کثیرا،سبحان الله رب العالمین،لاحول و لا قوه إلا بالله العزیز العزیز الحکیم))قال:فهولاء لربی فما لی؟قال: ((قل:اللهم اغفرلی،و ارحمنی،واهدنی،و ارزقنی))/ترجمه/(بگو:لا اله الا الله...لاحول و لا قوه إلا بالله العزیز العظیم). مرد گفت اینها برای پروردگارم است،پس دعایی که برای خودم باشد،به من بیاموز. پیامبر(ص)فرمود: (بگو:بارالها!مرا ببخش،و به من رحم کن،و مرا هدایت ده و به من روزی ده). زمانیکه مردی مسلمان شد،پیامبر اکرم(ص)نماز را به او یاد داد سپس به وی دستور داد که با این عبارات نیایش کند: ((اللهم اغفرلی،و ارحمنی،و اهدنی،و عافنی،و ارزقنی))/ترجمه/(بارالها!مرا ببخش و به من رحم کن و مرا هدایت ده و عفو کن و روزی مرا عطا فرما). ‏((إن أفضل الدعاء الحمدلله،و أفضل الذکر لا إله إلا الله)). ‏(برترین دعا الحمدلله و برترین ذکر لا إله إلا الله است). ‏((الباقیات الصالحات:سبحان الله،والحمدلله،و لا إله إلا الله،و الله أکبر،و لا حول و لا قوه إلا بالله))/ترجمه/(باقیات الصالحات عبارتند از:پاک و منزه است خدا،حمد برای اوست و هیچ معبودی به جز الله وجود ندارد و خدا بزرگترین است و هیچ قدرت و توانایی به جزء از طرف خدا وجود ندارد.)

منظور از علم غیب ادعای دانستن گذشته و آینده و آنچه از مردم پنهان است و آن را نمی بینند. و خداوند دانستن آنرا خاص خود کرده است{قل لا یعلم من فی السماوات و الأرض الغیب إلا الله/ترجمه/بگو هر آنچه در آسمانها و زمین است غیب را نمی داند مگر خدا(نمل/۶۵)}. پس غیر از خدای سبحان هیچکسی علم غیب را نمی داند.اما بعضی اوقات رسولانش را بنا به حکمت و مصلحت،از علم غیب هر اندازه که بخواهد آگاه می سازد:{عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه أحدا إلا من ارتضی من رسول/ترجمه/یعنی غیر از پیامبرانی که خود برگزیده است کسی دیگر را از علم غیب آگاه نمی کند(جن/۲۶_۲۷)} و برای پیامبران امور غیبی را هر اندازه که بخواهد روشن می کند،چون با معجزاتی که بر پیامبران فرستاده و بعضی از آنها خبر دادن از علم غیبی است که خداوند او را بر آن مطلع کرده استدلال بر صدق نبوت پیامبران می شود،این حکم برای تمام فرستادگان ملکی و بشری عمومیت دارد و غیر از آنان هیچ کس دیگری را بر غیب آگاه نمی کند،چون دلایل ثابت می کند که خداوند فقط این دو دسته را از غیب کرده است،پس هرکس به هر وسیله ای از وسایل،ادعای علم غیب کند غیر از رسولانی که خداوند استثناء کرده است،دروغگو و کافر است فرقی نمی کند این ادعا از روی خواندن کف دست باشد یا از روی فنجان یا کاهنی یا سحر یا از روی ستارگان و غیره . و این همان چیزی است که بعضی ساحران و دروغگویان انجام می دهند و ادعا می کنند که می توانند مکان اشیای گم شده و ناپیدا را بگویند،و ادعا می کنند که علت بعضی از بیماریها را می دانند و می گویند:تو آن عمل و آن عمل را انجام داده ای و به سبب آن مریض شده ای،که در واقع این کار به خدمت در آوردن جن و شیاطین است و به مردم می گویند این آگاهیها را از طریق به کار بردن این اشیاء(خواندن کف و فنجان و....)بدست می آوریم که در واقع فریب دادن مردم و غیر واقع جلوه دادن وقایع است.شیخ الإسلام می گوید:[هر کدام از کاهنان دوستانی از شیاطین دارند و او را از بسیاری از غیبیات که از طریق استراق سمع(گوش دادن به سخنان ملائکه)بدست می آورند آگاه می کند و دروغ را با واقعیات قاطی می کند،در ادامه شیخ الإسلام می گوید:بعضی از کاهنان شیطان،خوردنیهایی از جمله میوه و شیرینی و سایر غذا ها را برایشان می آورند که قاعدتأ آنجا یافت نمی شود،بعضی از آنها جن او را با پرواز به مکه یا بیت المقدس یا جا های دیگر می برد)). گاهی اوقات خبر دادن از غیب ،از طریق ستارگان است که از روی احوال فلکی و حرکات سیارات،از حوادث زمین خبر می دهند.مانند وقت وزش باد ها،آمدن باران،تغیر نرخ اجناس و سایر اموری که گمان می کنند دانستن آنها از روی علم به حرکت سیارگان در مداراتشان و نزدیک شدن و دور شدن آنها به همدیگر است. و می گویند اگر در زمان نزدیک شدن فلان ستاره به فلان ستاره ازدواج کنند فلان واقعه در زندگی آنها اتفاق خواهد افتاد یا اگر در آن زمان مسافرت کنند فلان حادثه و فلان حادثه برای آنها رخ می دهد،یا اگر در آن زمان متولد شود فلان برکت و فلان نحس و شر بر او وارد می شود،همچنانکه در بعضی مجلات انحرافی جملات مسخره و اباطیلی درباره برجها و آنچه که در آن برج روی خواهد داد چاپ می شود. با این حال بعضی از جاهلان و ضعیف الإیمانها پیش این منجمها رفته و از آنان درباره آینده زندگی خود و آنچه برایش رخ می دهد یا در ازدواج و سایر امورش بر سر او می آید سوال می کنند و هر کس ادعای دانستن علم غیب کند یا کسی را تصدیق کند که ادعا کند که علم غیب می داند،کافر و مشرک است.چون او ادعای مشارکت با خدا را در علمی می کند که فقط خاص خدا است و ستارگان و سیارگان همگی مسخر خدایند و مخلوق او هستند،هیچ کاری از دست آنها ساخته نیست و نحس بودن و خوش قدم بودن و مرگ و حیات کسی دلالت نمی کند،این اعمال همگی از کار های شیاطین هستند که استراق سمع می کنند.

سوگندبه غیرخدا که در آن تعظیم شده ای به طور خاص برای تأکید حکمی ذکر می شود،درحالی که تعظیم حق خدای تعالی است و درست نیست که به غیر او سوگند یاد شود و علماء اجماع کرده اند که سوگند درست نیست مگر به خدا و یا اسماء و صفات او و بر جایز نبودن سوگند به غیر خدا اجماع کرده اند.سوگند به غیر خدا شرک است چون ابن عمر(رض)روایت کرده است که پیامبر(ص)فرمود:[من حلف بغیرالله فقد کفر او أشرک/ترجمه/هرکس به غیر خدا سوگند یاد کند یا کفر انجام داده یا شرک]و این شرک و کفر،شرک و کفر اصغر است مگر وقتی که سوگند یاد شده نزد سوگند یاد کننده تا حد عبادت او،تعظیم شود که در این حال شرک و کفر از نوع اکبر است.مانند حالی که امروزه عبادت کنندگان قبور دارند که از مردگانی که به آنان تعظیم می کنند بیشتر می ترسند تا از خدا و عظمت او. بطوریکه اگر از یکی از آنها خواسته شود سوگند به ولی ای یاد کند که او را تعظیم می کند،سوگند یاد نمی کند مگر وقتی که راست بگوید.و وقتی که از او خواسته شود سوگند به خدا یاد کند،سوگند یاد می کند اگر چه دروغ بگوید.پس سوگند تعظیم سوگند یاد شده است و این تعظیم فقط لایق به خدا است و لازم است فقط به سوگند به خدا ارزش داده شود_و از سوگند زیاد پرهیز کند_خداوند می فرماید:{و لا تطع کل حلاف مهین/ترجمه/و از هر بسیار سوگند خورنده پست اطاعت مکن}(قلم/۱۰) و می فرماید:{و احفظوا أیمانکم/ترجمه/سوگند هایتان را حفظ کنید}(مائده/۸۹).یعنی سوگند یاد نکنید مگر در وقت ضرورت و به راستی و نیکی سوگند یاد کنید.چون سوگند زیاد یا دروغ در سوگند هر دو دلالت بر سبک جلوه دادن خدا و عدم تعظیم او دارند و این با توحید منافات دارد،در حدیث آمده که پیامبر(ص)می فرماید:[ثلاثه لا یکلمهم الله و لا یزکیهم و لهم عذاب ألیم.و جاء فیه:و رجل جعل الله بضاعته لا یشتری إلا بیمینه و لا یبیع إلا بیمینه/ترجمه/سه دسته هستند که خداوند در روز قیامت با آنان صحبت نمی کند و به آنان توجه نمی کند و برای آنان عذابی دردناک هست و در میان آنها کسی هست که خدا را کالای خود قرار داده نمی خرد مگر با سوگند به خدا و نمی فروشد مگر با سوگند به خدا]. که شدید کردن عذاب بر سوگند زیاد نشانه تحریم آن و بخاطر احترام به اسم خدای سبحان و تعظیم او است. همچنین سوگند دروغ به خدا یاد کردن((سوگند غموس))حرام است و خداوند منافقین را به این صفت و صف کرده که در حالی که می دانند،سوگند دروغ یاد می کنند. خلاصه ای از آنچه که گفته شد: ۱_حرام بودن سوگند به غیرخدا. مانند سوگند به امانت یا کعبه یا پیامبر(ص)و این سوگند ها شرک اند. ‏۲_عمدأ سوگند دروغ به خدا یاد کردند((سوگند غموس))حرام است. ‏۳_زیاد سوگند به خدا یاد کردن اگر چه راست باشد وقتی نیازی به آن نباشد،حرام است چون سبب سبک شمردن خدا است. ‏۴_در حالت ضرورت و نیاز اگر سوگند به خدا راست باشد،صحیح است.برگرفته از کتاب التوحید. دوستان بدانند:سوگند غموس سوگندی است که صاحبش را در گناه،سپس در آتش غرق می کند و این سوگند بر کاری که در گذشته انجام داده یاد می شود که خود به دروغ بودن این سوگند آگاهی دارد.

هر کس صدای اذان را بشنود و عذری او را از دنبال کردن آن باز ندارد،نمازی را که می خواند از او پذیرفته نمی شود.گفتند:عذر چه چیز هایی است؟ گفت:ترس یا بیماری. پاداش نماز با جماعت بیست و پنج برابر است و هر کس در صحرا نماز بخواند و رکوع و سجود را به صورت کامل ادا کند(یعنی تسبیحات را با اطمینان بخواند)پاداش نمازش به پنجاه برابر می رسد. هر کس صدای اذان را بشنود و بدون هیچ عذری آن را اجابت نکند،نمازش درست نیست. ‏[ثلاثه فی قریه،ولا بدو،لاتقام فیهم الصلاه إلا قد استحوذ علیهم الشیطان.فعلیکم بالجماعه،فإنما یأکل الذئب من الغنم القاصیه/ترجمه/هر سه نفری که در روستا یا بیابانی باشند و در میان آنان نماز جماعت اقامه نشود،حتمأ شیطان بر آن ها غلبه و قدرت پیدا خواهد کرد،پس برشماست که جماعت را رعایت کنید!چون گرگ،تنها گوسفند دور از گله را می خورد]. اهمیت نماز عشاء و صبح: هرکس نماز عشاء را با جماعت بخواند،مانند این است که نیمی از شب به عبادت پرداخته باشد و هر کس نماز صبح را با جماعت انجام دهد،مانند این است که تمام شب،عبادت کرده باشد(نماز صبح و عشاء با جماعت مثل این است که تمام شب عبادت کرده باشی). سنگین ترین نماز بر منافقان نماز عشاء و نماز صبح است و اگر بدانند در آن دو نماز چه چیزی وجود دارد،به جماعت آنها می آمدند،حتی با سینه خیز.پیامبر(ص) می فرماید:خواستم که به موذن امر کنم اذان بگوید.سپس به مردی امر کنم که برای مردم امامت کند.سپس مردانی را با خود ببرم که پشته ی هیزم دارند،نزد مردمی برویم که از نماز عقب مانده اند و خانه هایشان را با آتش بر آنها بسوزانم. پیامبر(ص)می فرماید:خداوند را چنان عبادت کن که گویی او را می بینی و خود را از مردگان به شمار بیاور.امان از دعا های مظلوم!چون دعا های آنها قبول می شوند.حتمأ نماز صبح و نماز عشاء را بخوان و درجماعت آنها حاضر شو.و اگر می دانستید که چه چیزی در آن هست.حتی با سینه خیز به آنها می آمدید. پیامبر(ص)می فرماید:هر کس وضو بگیرد سپس به مسجد بیاید و پیش از فجر دو رکعت نماز بگذارد،سپس بنشیند تا نماز صبح را بخواند،نماز آن روز او جزو نماز نیکان نوشته می شود و او در زمره ی هیئت نمایندگی خداوند رحمان نوشته می شود. پیامبر(ص)می فرماید:هر کس نماز صبح را با جماعت بخواند،در حفاظت خداوند است. و در حدیثی دیگر می فرماید:هر کس در تاریکی شب به مسجد برود،در روز قیامت با یک نور خداوند عزوجل را ملاقات می کند.

درباره ی فضیلت نمازجماعت احادیث متعددی نقل گردیده است:ازجمله در صحیح مسلم و بخاری از عبدالله بن عمر(رضی الله عنه)روایت شده است که پیغمبرخدا(صلی الله علیه وآله وسلم)فرموده است:[نمازجماعت بیست و هفت برابر نماز انفرادی است]. در صحیح بخاری از ابوهریره(رض)روایت شده است که پیغمبرخدا(ص)فرموده است:[نماز شخص باجماعت،بیست وپنج برابر نمازی است که در خانه اش و بازارش می خواند.زمانی که او وضو بگیرد و زیبا وضو را بگیرد و سپس به سوی مسجد بیرون برود و جز نماز او را بیرون نبرد،هیچ گامی را برنمی دارد مگر اینکه او مرتبه ای با آن بالا برده می شود و گناهی با آن از او زدوده می گردد. هرگاه نماز را خواند فرشتگان پیوسته بر او درود می فرستند(و از خدا برایش آمرزش می طلبند)تا آن زمان که(وضو داشته باشد و)در جایگاه نمازش باشد(و می گویند):خداوندا! بر او درود بفرست(و وی را بیامرز).خداوندا!بدو رحم کن و بیامرزش.هر فردی از شما در نماز است مادام که انتظار نماز را بکشد]. حکم نماز جماعت: نماز جماعت سنت موکده است و تارک آن گناهکار می شود،چرا که پیغمبر(ص)از سهل انگاری و سستی کردن درباره ی نماز جماعت،و از کوتاهی ورزیدن درباره ی نماز جماعت با وجود قدرت و توانائی بر انجام و ادای آن،سخت بر حذر فرموده است.از جمله در صحیح مسلم و بخاری از ابو هریره(رض)روایت شده است که پیغمبر خدا(ص)فرموده است:[به خدائی سوگند که جان من در اختیار او است،می خواهم دستور بدهم هیزم های زیادی جمع آوری گردد،سپس دستور بدهم برای نماز اذان گفته شود،آن گاه به کسی دستور بدهم برای مردمان امامت کند،بدین هنگام خودم به سوی اشخاصی بروم که از نماز جماعت خودداری می کنند،و خانه هایشان را همراه خودشان آتش بزنم].این حدیث صحیح،تهدید شدیدی در آن است و خطاب به کسانی که از جماعت خودداری می نمایند،و با وجود قدرتشان بر انجام نماز جماعت از آن دوری می گزینند و خودداری می کنند.

گنجشک به خدا گفت:لانه ی کوچکی داشتم آرامگاه خستگیم،سرپناه بی کسیم،طوفان تو آن رااز من گرفت.مگرکجای دنیای توراگرفته بود؟خداگفت:ماری درراه لانه ات بود،بادراگفتم لانه ات راواژگون کندآنگاه توازکمین مارپرگشودی!!!!چه بسیاربلاهاکه به واسطه محبتم ازتودورکردم وتو ندانسته به دشمنیم برخواستی.

پیامبرگرامی خدا،حضرت محمدمصطفی(صلی الله علیه و اله و سلم)می فرمایند:[صلاه الجماعه تفضل صلاه الفذ بسبع و عشرين درجه]/ترجمه/ثواب نمازی که به جماعت ادا شود ۲۷ مرتبه از نمازی که به تنهایی ادا شود بیشتر است. امام احمد از معاذبن جبل(رضی الله عنه)نقل می کند که پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم)فرموده است:[إن الشیطان ذئب الإنسان کذئب الغنم یأخذ الشاه القاصیه فإنکم و الشعاب،و علیکم بالجماعه و العامه و المسجد]/ترجمه/شیطان گرگ انسان است مانند گرگی که گوسفند جدا شده از گله را می رباید شیطان نیز کسی که به تنهایی کار می کند و با مسلمانان اختلاط پیدا نمی کند می رباید.امام ابوداود از ابی بن کعب روایت کرده است که پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم)فرمودند:[إن صلاه الرجل مع الرجل أزکی من صلاته وحده،و صلاته مع الرجلین أزکی من صلاته مع الرجل،و ما کثر فهو أحب إلی الله عزوجل]/ترجمه/همانا نماز یک نفر همراه دیگری از نماز خواندن تنهایی او و هم چنین نماز خواندن وی با دو نفر،از نماز خواندن او بایک نفر بهتر است.و هر چه تعداد بیشتر باشد،در نزد خداوند-عزوجل-محبوب تر است. ابوداود و ترمذی و ابن المنذر از عثمان بن عفان(رضی الله عنه)روایت کرده اند که پیامبر خدا(صلی الله علیه و اله و سلم)فرمودند:[من صلی العشاء فی جماعه کان کقیام نصف لیله،و من صلی العشاء و الفجر فی جماعه کان کقیام لیله]/ترجمه/کسی که نمازعشاء را با جماعت بگزارد مانند کسی است که نصفی از شب را به عبادت به سر برده است و آنکه نماز عشاء و صبح را با جماعت ادا کند،مانند آن است که تمام شب را در عبادت به سر برده باشد.باتشکر

اماعقیده و مقصود آن:اموری که نفس به آن تصدیق می کند و قلب به آن اطمینان پیدا می کند،وآن به طور یقین خواهدبود که هیچ شک و تردیدی در آن نیست. شریعت:یعنی انجام کارهایی که اسلام به آن دعوت کرده است مانند:نماز و زکات و روزه و فرمان پدر و مادر و غیر از این ها. اساس عقیده اسلامی عبارتنداز:ایمان به خدا،وفرشتگان و کتاب های خدا،وپیامبران خدا و روز آخرت و ایمان به قضا و قدر و خیر و شر آن. خداوند می فرماید:{ليس البر أن تولوا وجوهكم قبل المشرق و المغرب و لىكن البر من ءامن بالله و اليوم الأخر والملىكه و الكتىب و النبين(البقره:آیه۱۷۷)/ترجمه/آن که روی هایتان را به مشرق و مغرب آرید،نیکی نیست،بلکه نیکوکار کسی است که به خدا و روزقیامت و فرشتگان و کتاب و پیامبران ایمان آورد}. و دلیل بر قضا و قدر،خداوند می فرماید:{إنا كل شيء خلقنىه بقدر،و ما أمرنا إلا وحده كلمح بالبصر(القمر:آيه٤٩-۵۰)/ترجمه/بی گمان ما هر چیزی را به اندازه مقرر آفریده ایم.وحکم ما،مانند چشم به هم زدنی جز یک کلمه نیست. و رسول اکرم(ص)می فرماید:[الإیمان أن تومن بالله و ملائکته و کتبه و رسله و الیوم الاخر و تومن بالقدر خیره و شره/ترجمه/ایمان عبارت است از این که:به خدا و فرشتگان خدا و کتاب ها و فرستادگان خدا و روز قیامت و به سرنوشت و خیر و شر آن ایمان بیاوری]مسلم.

همانطورکه می دانید،تمام پیامبران خدا دارای معجزه ای بوده اند تا مردم(گمراه)را،بدین معجزات خود به سوی حق و راستی بکشانند. پیامبر ما حضرت محمد خاتم پیامبران(ص)نیز دارای معجزه ای به نام قرآن است که از طرف خدا به وسیله ی حضرت جبرئیل(ع)به او نازل شده است.اگر در اعجاز قرآن تفکر کنیم در میابیم که این قرآن توسط خداوند(جل جلاله)به او نازل شده است که خود نشانگر عظمت قدرت خدا را می رساند.من امروز برخی از این اعجاز ها را برایتون آماده کردم. در قرآن کریم:مرد۲۴بار و زن نیز۲۴ بار تکرار شده است. دنیا۱۱۵/آخرت۱۱۵. ملائکه(فرشته)۸۸/شیطان۸۸. زندگی۱۴۵/مرگ۱۴۵. سود۵۰/زیان۵۰. ملت(مردم)۵۰/پیامبران۵۰. مصیبت۷۵/شکر۷۵. فریب خوردگان(گمراه شدگان)۱۷/مردگان(مردم مرده)۱۷. طلا۸/زندگی راحت۸. جادو۰/فتنه۶۰. مسلمین۱/جهاد۴. زکات۳۲/برکت۳۲. ذهن۹/نور۴۹. زبان۲۵/موعظه(گفتار،اندرز)۲۵. آرزو۸/ترس۸. آشکاراسخن گفتن(سخنرانی)۱۸/تبلیغ کردن۱۸. بدبختی۱۱/صبر۱۱. نماز۵/ماه۱۲/روز۳۶۵. دریا۳۲/زمین(خشکی)۱۳.

خداوند می فرماید:{والعصر،إن الإنسىن لفى خسر،إلا الذين ءامنوا و عملوا الصىلحىت و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر(العصر:۱-۳)/ترجمه/سوگند به زمان،که انسان در زیانکاری است،مگر آنان که ایمان آورده و کردار شایسته کرده اند و همدیگر را به حق سفارش،و همدیگر را به شکیبایی توصیه کرده اند}. خداوندبه زمان سوگندخورد که انسان در زیان و هلاکت است،مگرکسی که چهارصفت را داشته باشد: ‏۱-ایمان:شناخت خدا و پیامبر خدا و دین اسلام را ایمان گویند. ‏۲-عمل صالح:مانندنماز و زکات و روزه و راستگویی و فرمان پدر و مادر. ‏۳-سفارش به حق:دعوت به سوی ایمان و عمل صالح و تشویق در آن. ‏۴-سفارش به صبر:صبر و شکیبایی بر فعل طاعت،وصبر هنگام وقوع مصیبت ها و بلاها.

خدایا،،، گرم تو روے آورے"چه باک که دیگران روے بگردانند؟اگرم تو یاورباشی"چه ترس که آفریدگانت یاوریم نکنند؟وگر تو غم خوار گشتی"چه غم که خلقت غم نخورند؟ خداوندگارا ‏ مهربانا ‏ معشوقا گرم تو روے گردانی"چه سود که دیگران روے آرند؟اگرم تو یاورے نکنی"چه حسن که آفریدگانت یاورے کنند؟وگرتوغم نخورے"چه شادیست که خلقت غم خوار گردند؟ خداوندا:همنشینی،یاورے،غمخوارے من خوب می دانم که تنها نیستم!! مهربانا اگر آنی....همنشینیم،یاوریم،غمخواریم نکنی عمرے تنهاے تنهایم! معشوقا ‏ من،تنها با تو تنها نیستم،،،، اے تنهاترین،تنهایم مگذار.....

دین مادین اسلام است،وخداوند غیراز آن از هیچ کس دین دیگری را نمی پذیرد،چنانکه می فرماید:{ومن يبتغ غيرالإسلىم دينافلن يقبل منه(آل عمران:آیه۸۵)/ترجمه/هرکس غیراز اسلام دین دیگری اختیار کند،(هرگز)از وی پذیرفته نمی شود}. ‏۲-مراتب دین اسلامی سه چیز است:اسلام،ایمان،احسان(نیکی). ‏۳-اسلام یعنی:تسلیم خداوند یگانه شدن،وبه طاعت او گردن نهادن،و دوری از شرک و اهل آن. ‏۴-ایمان:ایمان آوردن به خدا و فرشتگان خدا،وکتابهای خدا وپیامبران خدا،و روز آخرت و قضاوقدر،وخیروشرآن. ‏۵-احسان:پرستش خدا چنان که او را می بینی،واگر تو اورا نمی بینی یقین بدار که او تورا می بیند.

طاعت پیامبر(ص)برمن واجب است،خداوند می فرماید:{وما ءاتىكم الرسول فخذوه ومانهىكم عنه فانتهوا(الحشر:آیه۷)/ترجمه/و آنچه رسول به شما دستور داد،بگیرید،و هر چه نهی کندواگذارید}. اصول عقیده ماسه چیز است:شناخت خدا و دین و پیامبر. اصل اول:شناخت خداوندسبحان:۱-خدای ما خالق آسمان ها و زمین است،چنان که می فرماید:{إن ربكم الله الذى خلق السمىوات والأرض(الأعراف:آیه۴۵)/ترجمه/پروردگارشما خدایی است که آسمان ها و زمین را آفرید}. ‏۲-خداوندانسان را آفریدو او،را درچهره ای خوب آفرید و می فرماید:{لقدخلقنا الإنسان في أحسن تقويم(التین:آیه۴)/ترجمه/ماانسان را در بهترین رخسار آفریدیم}. ‏۳-خداوندمدبرهمه چیز هاست و می فرماید:{يدبر الأمر من السماء إلي الأرض(السجده:آیه۵)/ترجمه/خدا امر جهان را به بهترین و کاملترین نظم از آسمانها و زمین تدبیر می کند}. ‏۴-خداوند جن و انس را آفرید تا او را عبادت کنند،همان طوری که می فرماید:{وما خلقت الجن و الإنس إلا ليعبدون(الذاریات:آیه۵۶)/ترجمه/جن و انس را نیافریدم مگربرای عبادت}. ‏۵-خداوندبه ما امرکرد تابه طاغوت کفر ورزیم و به او(خدا)ایمان آوریم و می فرماید:{فمن يكفربالطىغوت ويومن بالله فقداستمسك بالعروه الوثقى(البقره:آیه۲۵۶)/ترجمه/پس هرکس از راه کفر(وسرکشی)برگردد،وبه راه ایمان(وپرستش)خدا روی آورد،بر رشته محکم(واستواری)چنگ زده است}. ‏۶-عروه الوثقی(ریسمان ناگسستنی)لاإله إلا الله است،یعنی:هیچ معبودی بحق نیست مگرخدای یکتا.باتشکر

۱-اسلام یعنی:یگانه دانستن خدا و طاعت از او،و ترک آنچه مخالف امر اوست،چنان که می فرماید(و من أحسن دینا ممن أسلم وجهه لله وهو محسن(النسا:آیه۱۲۵)/ترجمه/و کدام دین بهتر از آن است که مردم خود را تسلیم حکم خدا نموده،(وسر زیر بارفرمان خدا آورند)و هم نیکو کار باشند}. ‏۲-اسلام دینی است که خدا به آن برای همه مردم راضی و خشنود شده است،خداوند می فرماید:{و رضیت لکم الإ سلام دینا(مائده:آیه۳/و بهترین آیین که اسلام است برایتان برگزیدم}. ‏۳-اسلام دین خیر و خوبی،وسعادت و سرور است،خداوند می فرماید{بلی من أسلم و جهه لله و هو محسن فله أجره عند ربه و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون(البقره:آیه۱۱۲)/ترجمه/آری هرکسی که نیکوکارانه روی دل به سوی خدا نهد،او پاداش خود را نزد پروردگارش دارد،ونه بیمی برآنان است و نه اندوهگین میشوند}. س۱:ارکان اسلام چندتا و چیست؟ ج:ارکان اسلام پنج تا است که عبارتند از: ‏۱-گواهی دادن که خدایی بحق نیست مگرخدای یکتا،ومحمد(ص)فرستاده اوست. ‏۲-به جا آوردن نماز(نماز ستون دین است و یکی از بزرگترین عبادت هاست). ‏۳-دادن زکات. ‏۴-روزه ماه(مبارک)رمضان. ‏۵-حج خانه خدا با وجود استطاعت.

۱-معبود من خداوندی است که آفریننده و مالک و مدبر همه چیز است،چنانکه می فرماید{الله خالق کل شیء(الزمر:آیه۶۲)/ترجمه/خداوند آفریننده همه ی چیز هاست}. ‏۲-معبودم را با نشانه ها و دلایل و مخلوقات او می شناسم،خداوند می فرماید:{و من ایأته الیل والنهار والشمس والقمر(فصلت:آیه۳۷)/ترجمه/و از جمله نشانه های خدا خلقت شب و روز و خورشید و ماه است}. ‏۳-خدا او معبود مستحق به عبادت است،او یکتاست و هیچ شریکی ندارد،چنان که می فرماید:{یایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون(البقره:آیه۲۱)/ترجمه/ای مردم خدایی را بپرستید که آفریننده شما،و آنانی که پیش از شما بودند باشد،تا این که پرهیز گار شوید}. س۱:چرا خداوند تو را آفرید؟ ج:مرا آفرید تا او را عبادت کنم،همان طور که می فرماید:{وما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون(الذاریات:آیه۵۶)/ترجمه/جن و انس را نیافریدم مگر برای عبادت کردن من} س۲:عبادت او چیست؟ ج:عبادت او یگانه(یکتا)دانستن او و اطاعت از اوست. س۳:لاإله إلا الله یعنی چه؟ ج:یعنی هیچ معبودی بحق نیست مگر خدای یکتا.دوستان عزیز هنگامی که میخواهید آیات را بخوانید و در آن تفکر کنید من بهتون پیشنهاد می کنم که حتمأ سراغ قرآن بروید چون صحیح ترین نوشته از آن قرآن است.باتشکر

الف-معنای ایمان به فرشتگان:گواه راسخ به وجودفرشتگان،و این که نوعی از مخلوقات خدایند،خداوند می فرماید:{بل عبادمکرمون۲۶لایسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون۲۷(الأنبیا:آیات۲۶_۲۷)./ترجمه/بلکه(آن فرشتگان)بندگانی گرامی اند،درهیچ سخنی براو پیشی نمی گیرند،و آنان به فرمان او کار می کنند}. وایمان به فرشتگان متضمن چهارچیزاست:۱-ایمان به وجود آنها. ‏۲-ایمان به آنان که نام آنهارا می دانیم،مانند:جبرئیل(علیه السلام)،و آنان که نام آنها را نمی دانیم به طور اجمال ایمان می آوریم. ‏۳-ایمان به آنچه از صفات آنها می دانیم. ‏۴.ایمان به آنچه از اعمالی که به امر خدا آن را انجام می دهند،مانندتسبیح عبادت خدا در شبانه روز بدون خستگی و سستی و بی حالی. ایمان به فرشتگان رکنی از ارکان ایمان است،خداوند می فرماید:{امن الرسول بما أنزل إلیه من ربه و المومنون،کل امن بالله و ملائکته و کتبه(البقره:آیه۲۸۵)/ترجمه/رسول(خدا)به آنچه از(سوی)پروردگارش بر او فرو فرستاده شده،ایمان آورده است،و مومنان(هم)هریک به خداوند و فرشتگانش و کتاب هایش و فرستادگانش ایمان آورده اند}. و رسول الله(ص)درباره ایمان می فرماید:[أن تومن بالله و ملائکته و کتبه و رسله و الیوم الاخر و تومن بالقدر خیره و شره).مسلم. ایمان عبارت است از:اعتقاد به خدا و فرشتگان خدا و کتاب های خدا(انجیل،تورات،قرآن،زبور و...)و پیامبران خدا و روز آخرت،وبه قضا و قدر خیر و شر آن. ب-صفت فرشتگان:رسول اکرم(ص)از صفات خلقت آنها خبر داده که از نور آفریده شده اند،چنان که می فرماید:[خلقت الملائکه من نور...]/ترجمه/فرشتگان از نور آفریده شده اند]. و خداوند خبر داده که برای فرشتگان بال هایی قرار داده که تعداد آن بال ها متفاوت هستند،و می فرماید:{الحمد لله فاطر السموات و الأرض جاعل الملائکته رسلا أولی اجنحه مثنی و ثلاث و رباع،یزید فی الخلق ما یشا،إن الله علی کل شیء قدیر(فاطر:آیه۱)/ترجمه/ستایش خدای راست،پدید آورنده آسمان ها و زمین،(کسی که)فرشتگان را پیام آوران دارای بالهای دو گانه و سه گانه و چهارگانه گرداند،هرچه بخواهد در آفرینش می افزاید،خداوند بر هر کاری تواناست}. و پیامبر(ص)جبرئیل(ع)را دید که ششصد بال دارد.متفق علیه. و ممکن است که فرشته به قدرت خدا به مردی تبدیل شود،چنان که جبرئیل(ع)در حال ارسال او به سوی مردم به شکل بشر در آمد،و همچنین فرشتگانی که خدا آنها را به سوی إبراهیم و لوط(علیهماالسلام)فرستاده به شکل مردی در آمده بودند. فرشتگان عالم غیبی است،و آفریده شده اند تا خدا را عبادت کنند،و هیچ صفات ربوبیت و الوهیت ندارند،بلکه بندگانی مطیع و فرمانبردار خدایند،چنان که خداوند سبحان درباره ی آن ها می فرماید:{لایعصون الله ما أمرهم و یفعلون ما یومرون(التحریم:آیه۶)./ترجمه /خداوند را در آنچه با آنان فرمان دهد،نافرمانی نکنند،و آنچه را که فرمان می یابند،انجام می دهند}. آنان از دستورات خدا سرپیچی نمی کنند و به فرمان او عمل می کنند. ج-انواع فرشتگان و اعمال و کردار آنها:برای فرشتگان اعمالی است که در این دنیا آن را انجام می دهند و آنها بر چند نوع تقسیم می شوند،و برای هر نوع عمل معینی است،از آن جمله: ‏۱-فرشته ای است که مأمور وحی به سوی پیامبران می باشد،آن هم جبرئیل(علیه السلام). ‏۲-فرشته ای است که مأمور به نزول باران و سوق آن می باشد. ‏۳-فرشته ای است که مأمور در نفخ صور(شیپور)،و آن هم اسرافیل(علیه السلام)است. ‏۴-مأمور به قبض ارواح،و آن هم(ملک الموت)و یاران اویند. ‏۵-مأموران به حفظ و نگهداری عمل بندگان و نوشتن آن اعمال خوب و بد آنها،آن هم(الکرام الکاتبون)می باشند. ‏۶-مأموران به حفظ و نگهداری بنده هنگام مقیم بودن و در حال مسافرت و خواب و بیداری و در تمامی احوال،آن هم(المعقبات)هستند. و از آنها:نگهبان دوزخ،و نگهبان آتش و فرشتگانی هستند که در گردش اند و مجالس خیر و ذکر را دنبال می کنند،و از آنها مأموران به کوه ها هستند و از آنها فرشتگانی اند که به صف ایستاده و خسته نمی شوند و هیچ کس تعداد سربازان خدا را نمی داند. د-نشانه و تأثیر و نتایج ایمان به فرشتگان:ایمان به فرشتگان تأثیر مهمی در زندگی مومن دارد که از جمله چنین است: ‏۱-علم و دانش به عظمت خدا و قوت او،و کمال قدرت او،زیرا عظمت مخلوق دلالت بر عظمت خالق دارد،پس مومن تقدیر و تعظیم او بر خدا بیشتر می شود،در حالی که خدا فرشتگانی که دارای بال هستند از نور می آفریند. ‏۲-استقامت و پایداری بر طاعت خدای تعالی،پس هر کس ایمان بیاورد که فرشتگان تمامی اعمال او را می نویسند این موجب ترس او از خدای تعالی می شود و در آشکار و نهان او را معصیت نمی کند. ‏۳-صبر بر طاعت خدا و احساس به انس و آرامش وقتی که مومن یقین پیدا کند که در این دنیای بزرگ هزار ها فرشته همراه اوست،که به طور کامل و بهترین حال و شأن اطاعت خدا می کند. ‏۴-سپاس برای خدای تعالی به خاطر عنایت خود به بنی آدم،و در حالی که فرشتگان را قرار داده تا آنها را حفظ و نگهداری کنند و آنها را حمایت نمایند. ‏۵.آگاهی به این که دنیا فانی است و باقی نخواهد ماند،وقتی فرشته مرگ را به یاد می آورد که برای قبض روح آمده،بنابراین برای روز آخرت با ایمان به آن،و انجام عمل صالح و نیک خود را آماده می کند.باتشکر

قال رسول الله(ص):[إذا عاد الرجل أخاه المسلم مشی فی خرافه الجنه حتی یجلس فإذا جلس غمرته الرحمه،فإن کان غدوه صلی علیه سبعون ألف ملک حتی یمسی،وإن کان مسا صلی علیه سبعون ألف ملک حتی یصبح/ترجمه/رسول الله(ص)فرمودند:هرگاه مردی برادر مسلمانش را عیادت کند،تاموقعی که می نشیند در میان میوه های چیده شده بهشت قدم بر می دارد پس زمانیکه نشست،رحمت او را فرا می گیرد،و اگر روز بود هفتاد هزار ملائکه تا شب بر او درود می فرستند،و اگر شب بود،هفتاد هزار ملائکه تا صبح بر او درود می فرستند].باتشکر

(لا إله إلا الله الواحد القهار،رب السموات و الارض و ما بینهما العزیز الغفار/ترجمه/هیچ معبودی غیرالله وجود ندارد،خداوندیکتا،قادرمطلق،پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست،خداوند شکست ناپذیر،بسیار آمرزنده).باتشکر

قال رسول الله(ص):[لا تدخلوا الجنه حتی تومنوا،ولا تومنوا حتی تحابوا،أو لاأدلکم علی شی اذا فعلتموه تحاببتم،أفشوا السلام بینکم/ترجمه/رسول الله(ص)فرموده اند:به بهشت وارد نمی شوید تا اینکه ایمان بیاورید،و ایمان شما کامل نمی شود تا اینکه یکدیگر را دوست داشته باشید،آیا من شما را به امری آگاه بسازم که اگر آنرا انجام دهید،در نزد یکدیگر دوست داشتنی شوید،و آن این است که:در بین خودتان سلام کردن را رواج دهید].[ثلاث من جمعهن فقد جمع الإ ایمان:الإ نصاف من نفسک،و بذل السلام للعالم،و الإ نفاق من الإ قتار/ترجمه/سه عمل هستند که هرکسی آنها را با هم جمع کند ایمانش را جمع و کامل کرده است:انصاف نسبت به خود،سلام کردن به همه مردم و انفاق در حال بخل].[وعن عبدالله بن عمر(رضی الله عنهما)أن رجلأ سأل النبی(ص):أی الإسلام خیر؟قال:تطعم الطعام،وتقرأ السلام علی من عرفت و من لم تعرف/ترجمه/از حضرت عبدالله بن عمر(رضی الله عنهما)روایت شده که مردی از پیامبراکرم(ص)سوال کرد که:بهترین عمل اسلام کدام است؟پیامبر(ص)فرمود:طعام دهی،و برکسی که آنرا می شناسی یا نمی شناسی سلام کنی].باتشکر

قال رسول الله(صلی الله علیه و آله وسلم):[من صلی علی صلاه صلی الله علیه بها عشرا/ترجمه/رسول الله(صلی الله علیه و آله وسلم)فرموده اند:هرکس بر من،یک درود بفرستد،الله بر او ده درود و رحمت می فرستد].و قال(ص):[لا تجعلوا قبری عیدأ،وصلوا علی;فإن صلاتکم تبلغنی حیث کنتم/ترجمه/و نیز رسول الله(ص)فرموده اند:قبر من را عید قرار مدهید و بر من درود بفرستید;زیرا در هر جایی که باشید،درودتان به من خواهد رسید].وقال(ص):[البخیل من ذکرت عنده فلم یصل علی/ترجمه/و نیز امام المرسلین(ص)فرموده اند:[هر کس نام من در نزدش ذکر گردد و بر من درود نفرستد،بخیل است]. وقال(ص):[إن لله ملائکه سیاحین فی الارض یبلغونی من أمتی السلام/ترجمه/و نیز پیامبراکرم(ص)فرموده اند:خداوند فرشتگانی دارد که گشت کننده در زمین هستند که سلام أمتم را به من می رسانند]. وقال(ص):[ما من أحد یسلم علی إلا رد الله علی روحی حتی أرد علیه السلام/ترجمه/و نیز سیدالانبیا(ص)فرموده اند:هرگاه کسی بر من سلام بگوید،الله روحم را به من بر می گرداند تا سلام او را جواب دهم].پس یک صلوات بفرستید بر پیغمبرخدا حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم).باتشکر

۱.به او سه روز مهلت داده می شود که توبه کند،اگرتوبه کرد و اسلام آورد توبه از او قبول می شود و به حال خود رها می شود. ۲.اگر از توبه کردن روی گردانیدقتلش واجب می شود،چون پیامبر(ص)فرمود:[من بدل دینه فاقتلو]هرکس دینش را تغیر داد او را بکشید. ۳.در مدت سه روزی که به او مهلت داده می شود تا توبه کند،از تصرف در مال خود منع می شود اگر اسلام آورد داراییش به او تعلق می گیرد و اگر توبه نکرد داراییش از وقتی که در جزای مرتد بودنش کشته می شود یا در حال ارتداد می میرد به عنوان فئ به بیت المال مسلمانان تعلق می گیرد.بنا به قولی از زمان مرتد شدنش دارای اش در مصالح مسلمین صرف می شود. ۴.انقطاع وراثت بین او و نزدیکانش.به این ترتیب که ارث او به نزدیکانش تعلق نمی گیرد وارث نزدیکانش هم به او تعلق نمی گیرد. ۵.اگر درحال مرتد شدن بمیرد یا کشته شود نه غسل می شود نه بر او نماز خوانده می شود،و در مقابر مسلمین دفن نمی شود بلکه باید در گورستان کافران دفن شود یا در هرجای دیگری غیرمقابر مسلمین در خاک پنهان شود.برگرفته از کتاب التوحید

خدایا تو چنان هستی که ما می خواهیم،پس ما را چنان گردان که تو می خواهی!!!!!!!

این داستانی واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده است.شخصی در ژاپن برای باسازی خانه ای،دیوار هایش را از هم می شکافت.معمولا در وسط دیوار های چوبی خانه های ژاپنی یک فضای خالی وجود دارد.وقتی او دیوار ها را می شکافت،متوجه شد که یک مارمولک به آن جا چسبیده است زیرا یک میخ از بیرون به یکی از پاهایش کوبیده بود.او این صحنه را می بیند و دلش به حال او می سوزد.درعین حال کنجکاو می شود.هنگامی که میخ را بررسی می کند متوجه می شود که ده سال پیش وقتی این خانه برای اولین بار ساخته شده آن میخ کوبیده شده است.چه اتفاقی افتاده است؟مارمولک در چنین جایی ده سال زنده مانده است؟!!در یک قسمت تاریک دیوار بدون حرکت و به مدت ده سال!غیر ممکن و متحیر کننده است.سپس بار دیگر با تعجب از خود پرسید،چگونه این مارمولک با توجه به اینکه پایش میخکوب شده بدون کوچکترین حرکتی به مدت ده سال زنده مانده است!بنابراین از کارش دست کشید و مارمولک را مشاهده کرد،او چه کار می کرده و چه چیز می خورده است؟در این حال،مارمولک دیگری از جایی که او متوجه نمی شود در حالی که غذایی در دهان دارد ظاهر می شود.اوه...!او عمیقا متاثر و حیرت زده شده بود زیرا مارمولک دیگر،آن یکی را که میخکوب شده بود به مدت ده سال غذا می داد.چه عشقی،چه زیبایی!!چنین عشقی حتی در چنین مخلوق کوچکی نیز به وجود آمده است.تصور کنید که او این کار را ده سال طاقت فرسا بدون اینکه از جفتش ناامید شود انجام می داده است.تصورکنید که یک مخلوق کوچک چه کاری می تواند انجام دهد که یک آفریده با نعمت تابناک عقل نمی تواند.با تشکر اگر داستان بیشتری می خواهید به من اطلاع بدید حتما براتون می نویسم

خداوند متعال میفرماید:{فاذکرونی أذکرکم و اشکرو الی و لا تکفرون/ترجمه/مرا یاد کنید تا من نیزشما را یاد کنم و از من سپاسگزاری کنید و از من ناسپاسی مکنید}.{یا ایهاالذین امنوا اذکروا الله ذکرأ کثیرا/ترجمه/ای مومنان!بسیار خدا را یاد کنید}.{والذا کرین الله کثیرأ و الذاکرات اعد الله لهم مغفره و أجرا عظیما/ترجمه/مردان و زنانی که بسیار خدا را یاد میکنند خداوند برای همه آنها آمرزش و پاداش بزرگی را فراهم ساخته است}.{و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفه و دون الجهر من القول بالغدو و الاصال و لا تکن من الغافلین/ترجمه/پروردگارت را در دل خود با فروتنی و هراس و آهسته و آرام،صبحگاهان و شامگاهان یاد کن و از زمره غافلان مباش}. پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)می فرماید:[مثل الذی یذکر ربه و الذی لا یذکر ربه مثل الحی و المیت/ترجمه/مثال کسی که پروردگارش را یاد میکند و کسی که پروردگارش را یاد نمیکند مانند زنده و مرده است]. پیامبر(ص)به اصحاب خود خطاب کرد وگفت:آیا شما را از بهترین اعمال باخبر بگردانم که نزد پروردگارتان پاکیزه تر است و پیش از هرچیز باعث بالا رفتن درجات شماست و برای شما از بخشش طلا و جواهرات بهتر است،حتی از این هم بهتر است،که با دشمنان روبرو شوید و گردن آنها را بزنید و آنها گردن شما را بزنند؟اصحاب گفتند:بله یا رسول الله.پیامبرفرمود:یاد الله تعالی از همه ی اینها بهتر است. و پیامبر اکرم(ص)میفرماید:خداوند تعالی[درحدیث قدسی]میفرماید:من نزد گمان بنده ام هستم و هنگامیکه او مرا یاد نماید من همراه او هستم.اگر او مرا در خلوت یاد کند من او را در خلوت یاد می کنم،اگر او مرا در مجلسی یاد کند،من او را در مجلسی بهتر از آن یاد میکنم،و اگر او به سوی من به اندازه ی وجبی تقرب جوید من به سوی او به اندازه ی ذراعی((بازویی))تقرب می جویم،واگر او به اندازه ی ذراعی به سوی من نزدیکی جوید،من به اندازه ی باعی((به اندازه ی دو بازوی انسان))به سوی او نزدیکی می جویم و اگر پیاده به سوی من بیاید من شتابان به سوی او می آیم.از عبدالله بن بسر(رضی الله عنه)روایت شده که مردی گفت:یارسول الله(ص)امور اسلام زیاد هستند،به من چیزی بفرمایید که به آن تمسک جویم،پیامبر(ص)فرمود:[لایزال لسانک رطبأ من ذکر الله/ترجمه/پیوسته زبانت با یاد خداوند تر باشد]ونیز پیامبر اکرم(ص)می فرماید:هرکس حرفی از قرآن را بخواند برای او حسنه ای است،و به هر حسنه ده برابر آن پاداش داده میشود،من نمی گویم:{الم}حرفی است;بلکه:الف یک حرف،لام یک حرف و میم یک حرف است. ازعقبه بن عامر(رض)روایت شده که:رسول الله(ص)در حالیکه ما در صفه بودیم خارج شد و فرمود:کدامیک از شما ها دوست دارد که فردا و هر روزی به بطحان یا عقیق برود و با دو شتر با کوله باری برگردد بدون آنکه در آن گناهی یا قطع صله رحمی را انجام داده باشد؟ما گفتیم یا رسول الله(ص)ما آنرا دوست داریم.فرمود:هرکس فردا یا هر روزی به مسجد برود و دو آیه از کتاب خداوند عزوجل را یاد بگیرد یا بخواند،برای او از دو شتر بهتر است و اگر سه آیه باشد از سه شتر،و چهار آیه از چهار شتر،و به تعداد آیات از شتر برایش بهتر و سودمند تر است. پیامبراکرم(ص)میفرماید:هر کس در جایی بنشیند که در آن مکان یادی از الله نشود از طرف خداوند حسرت و زیان بر او وارد خواهدشد و هر کس برسریر بخوابد و خدا را بر روی آن یاد نکند نیز(این غفلت وی)از جانب خداوند باعث حسرت و زیان وی خواهدشد. پیامبر(ص)میفرماید:هیچ گروهی در مجلسی نشستند که در آن ذکرالله را نکردند و بر پیامبرشان درود نفرستادند مگر اینکه بر آنها حسرت و افسوس وارد می شود و اگر خداوند بخواهد آنها را عذاب می دهد و اگر بخواهد آنها را می آمرزد. ‏(ما من قوم یقومون من مجلس لا یذکرون الله فیه الا قاموا عن مثل جیفه حمار و کان لهم حسره)/ترجمه/هیچ گروهی از مجلسی که در آن خدا را یاد نکرده اند،بر نمی خیزند مگر مثل اینکه از[نزد]لاشه الاغی بر خاسته اند و حسرت آنها را فرا گرفته است.

دعای هنگام داخل شدن به توالت:[باسم الله]اللهم انی أعوذبک من الخبث و الخبائث/[به نام خدا]الهی!از جنهای خبیث و پلید اعم از زن و مرد به تو پناه می برم. دعای هنگام خارج شدن از توالت:غفرانک/الهی!از تو آمرزش می طلبم.نظر بدهید خوشحال میشم.

۱.شب قدر ‏۲.نیمه شب و بعد از نماز های فرض و در موقع سحر(صبح) ‏۳.بین اذان و اقامه ‏۴.هنگام باریدن باران ‏۵.در موقع لشکرکشی در جهاد(مبارزه با کافران)و ندای برای آن ۶.لحظه ای از شب[که همان یک سوم آخر شب تا نماز صبح است ‏۷.لحظه ای از عصر روز جمعه ‏۸.در موقع نوشیدن آب زمزم ‏۹.در موقع سجود ‏۱۰.دعای مسلمان برای مسلمان دیگر در خفای او ‏۱۱.هنگام بیدارشدن از خواب در شب ‏۱۲.دعای بعد از خواندن((لا إله إلا انت سبحانک إنی کنت من الظالمین ‏۱۳.دعا در موقع مصیبت و بعد از دعای((إنالله و إنا الیه راجعون اللهم اجرنی فی مصیبتی و أخلف لی خیرأ منها)) ‏۱۴.دعای مردم بعد از وفات شخص ‏۱۵.دعای روز عرفه ‏۱۶.دعابعد از زوال خورشید قبل از ظهر ‏۱۷.دعا در ماه رمضان ‏۱۸.در موقع آواز خواندن خروس ‏۱۹.درحالت خشوع و اخلاص زیاد قلب./ویرای سپاس بو تواوی بینه رانی وبلاگه کم،اگر سواله کی مذهبی تان هیه بیفرمون و یا اگرشماره که ی من تان دوه په م بله ن بوتان دنوسم.